جایی برای اشکهای زمین
دریاچه ها از ارزشمندترین مواهب طبیعی و از دلانگیزترین مناظر طبیعت هستند. دریاچهها مثل نگینهایی در دل پهنههای جغرافیایی خودنمایی میکنند. دریاچهها به ویژه در عرصههای کم آب، از اهمیّت بسیار بیشتری برخوردارند. اهالی کویر، دریاچهها را اشکهای زمین میدانند. آبگیرهای طبیعی علاوه بر نقشی که در تلطیف آب و هوا دارند، زیستبومی غنی برای حیات جانداران آبزی، پرندگان، وحوش و حتّی انسان به شمار میآیند. اهمیّت این آبگیرها تا آنجاست که بشر با تقلید از طبیعت، دست به ساخت آنها زده است. سدها شکل گرفتهاند تا در پشت آنها، دریاچههای مصنوعی شکل بگیرند و انسانها را در رسیدن به اهداف زیست محیطیشان یاری برسانند. در استانهای خراسان هم دو دریاچة طبیعی و چندین و چند دریاچة مصنوعی وجود دارد. «بزنگان» و «چشمه سبز» تنها دریاچههای طبیعی خراسان هستند. در کنار این آبگیرهای طبیعی، چندین و چند آبگیر مصنوعی هم هست که عمدتاً پشت سدها به وجود آمدهاند. بخشی از بزرگترین و پرکاربردترینهایشان را می توانید در این گزارش بخوانید.
دریاچة بزنگان، آبشخور دایناسورها
دریاچة «بزنگان»یا «گلبیبی»،یکی از دودریاچةطبیعی دراستان خراسان رضوی است که در 130کیلومتری مشهدو 80کیلومتری شهرستان سرخس قرارگرفته. درست درجنوب رشته کوههای افسانه ای هزارمسجد.
اگر تحقیقات چند سال قبل گروه زمینشناسی یک دانشگاه استان دربارةفسیلهای دایناسوردر کوههای کلات درست باشد،پس بااحتساب عمردریاچهبزنگان- که به دورة سوم زمینشناسی میرسد- میشودنتیجه گرفت که این دریاچه که حالادر فصل
در حالی که در سرتاسر اروپا تنها 507 گونة پرنده ثبت شده است، تنها درهمین محدودة 50 هکتاری دریاچه بزنگان، 142 گونه مشاهده شده است و این میتواند در نوع خود یک رکورد باشد. انواع گنجشکها، سیرهها، زردپرهها وعقابها دراطراف این دریاچه زندگی میکنند.
پرندههای مهاجر که از دشت «قره قوم» ترکمنستان در آغاز سرما مهاجرت میکنند و به پهنههای گرمتر میآیند، اوّلین ایستگاهشان دریاچة بزنگان است؛ البتّه چند گونة مرغابی هم هستند که همة زمستان را در همین دریاچه میگذرانند.
در این میان چند سالی است که حجم آب دریاچه روند نزولی را طی میکند و بارشهای فصلی و سیلابها نمیتوانند چیزی به ذخیرة آب دریاچه اضافه کنند. زمانی عمق دریاچه در گودترین قسمت بیش از 20 متر بود، امّا حالا در بهترین وضع، کمتراز 10 متر است و همین افت باعث شده تا بخشهای عمدهای از بستر دریاچه به شکل زمینهای شورهزار بیرون از آب بماند.
به همّت نهادهای مسئول و سازمانهای مردمنهاد، دو مسیل در پاییندست و بالادست دریاچه که روانآبهای حاصل از بارشهای فصلی را هدایت میکنند، یکی دو سالی است که با کانالکشی و تغییر مسیر، بخشی از روانآبهای منطقه را به این دریاچه سرازیر میکنند که این تمهید میتواند درعرض چند سال، وضعیّت آب دریاچه را بهبود بخشد.
دریاچة بزنگان علاوه بر پرندگان مهاجر، مهمانان دایمی هم دارد. دو گونه ماهی در آبهای تیره این دریاچه زیست میکنند؛ «شیر ماهی سفید» و «کپور». برای سالهای سال البتّه تنها شیرماهی سفید در آبهای این دریاچه جولان میداد، امّا دراواخر دهة 60 دو گونه ماهی دیگر نیز به این دریاچه آورده شد تا از این موهبت طبیعی برای پرورش ماهی استفاده شود؛ هرچند انتخاب این دوگونه بدون هیچگونه مطالعهای صورت گرفته بود. «کپور» و «قزلآلا» دو گونهای بود که به دریاچه بزنگان آورده شدند، امّا قزلآلا نتوانست در این آب زیست کند و به جای آن، گونة کپور توانست خود را به عنوان گونهای بومی به این آب معرّفی کند و اکنون سالهاست که ماهیگیرها، از آب این دریاچه ماهیهای درشت کپور و شیرماهی صید میکنند.
چشمه سبز، قتلگاه آخرین پادشاه کیانی
چشمه سبز دومین دریاچه طبیعی و تنها دریاچة طبیعی آب شیرین خراسان رضوی است که این هم از قضا در نزدیکی مشهد قرار دارد. چشمه سبز یک دریاچة کوچک آب شیرین است که در دامنههای شمال شرقی بینالود قرار گرفته است. برای رسیدن به این دریاچة طبیعی باید به شهر گلمکان در 50 کیلومتری غرب مشهد سفر کنید. از گلمکان یک جادّة پیچ در پیچ شما را به چشمه سبز میرساند.
چشمه سبز هم مثل همة آبگیرها در فصول سرد سال، میزبان پرندههای مهاجر است. این روزها «چنگر نوک سفید» و «اردک سرسبز» را میشود در سطح آب دریاچة چشمه سبز مشاهده کرد. این دو پرنده در صدر فهرست پرندگان مهاجر به چشمه سبز قرار دارند. چنگَر- که کمی از کلاغ بزرگتر است- پرندهای آبزی است به رنگ سیاه که رنگ سر و گردنش برّاقتر و منقار و پیشانیاش سفید رنگ است. این پرنده از خانوادة درناهاست و تقریباً در همة آبگیرهای ایران دیده میشود.
اردک سرسبز هم فراوانترین نوع از گونة اردکهای روی آبچر است که طول پرنده بین 56 تا 65 سانتیمتر، پهنای بال بین 81 تا 98 سانتیمتر و وزن آن بین 750 تا 1000 گرم است. این اردکها نسبت به جثّهشان بسیار سریعپرواز هستند و هنگام پرواز سرعتشان به 65 کیلومتر در ساعت نیز میرسد. اردک سر سبز از گیاهان و علفها تغذیه میکند. عمر ثبت شده برای اردک سر سبز 29 سال است.
نیزارهای حاشیة دریاچة چشمه سبز جای مناسبی برای زیست حواصیلها هم هست. آنها هم زمستانشان را همینجا می گذرانند. به خاطر داشته باشید که بهترین روزها برای مشاهدة پرندگان مهاجر روزهای سرد و برفی است که در این زمان، پرندههای مهاجر، سطح دریاچه را بر جاهای دیگر ترجیح میدهند. حالا در روزهای آخر سرما، اندک اندک فصل حضور پرندگان مهاجر در آبگیرهای استان دارد به پایان میرسد. با گرمتر شدن هوا، پرندگان مهاجر خود را به سمت عرضهای شمالی آغاز میکنند. همین روزهاست که مهمانهای زمستانی چشمه سبز هم سفر خود را آغاز کنند.
علاوه بر اینها، چشمه سبز همان دریاچهای است که گفته میشود یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی از نسل پادشاهان کیانی ایرانزمین در کنار آن کشته شده است.
بند درّه، خاطرة مشترک همة بیرجندیها
از روزگار قدیم تا امروز، اهالی بیرجند هر وقت هوس کوه و دشت کردهاند یا دلشان هوای جایی خنک و سرسبز، دور از شلوغی شهر کرده، اینجا از اوّلین انتخابها بوده. چرا که بند درّه هم آب دارد و هم دار و درخت و همین کافی است تا به تفرّجگاهی محبوب در دل کویرهای خراسان جنوبی تبدیل شود. بند درّه در واقع یک آبگیر قدیمی است که در پایین دست ارتفاعات کوهستان «باقران» قرار گرفته که مثل دیواری بلند بین بیرجند و مناطق حاشیهای کویر لوت فاصله انداخته است. بندی هم روی این آبگیر بنا شده است؛ یک بند تاریخی که اصل آن متعلّق به دورة زندیه است و در دورههای بعد، بازسازی و مرمّت شده است. گذرتان که به خراسان جنوبی و بیرجند افتاد، حتماً سری به بند درّه بزنید تا خودتان متوجّه شوید که چرا اینجا اینقدر محبوب مردم بیرجند است.
بندِ درّه، در حاشیة جنوبی شهر بیرجند قرار دارد و برای رسیدن به آن، باید از میدان «جانباز» این شهر در امتداد بلوار «پاسداران» به سمت جنوب برانید تا به جادّة کمربندی یا به قول بیرجندیها کمربندی سراب برسید. از جادّة کمربندی و باز هم در امتداد بلوار پاسداران، یک مسیر سه کیلومتری است که شما را به بند درّه میرساند.
شهر بیرجند یک بند تاریخی دیگر هم دارد. بند عمرشاه یا امیر شاه، مثل بند درّه، یک آببند قدیمی است که برای ذخیره و مدیریت منابع آبی در حاشیة جنوب غربی به فاصلة پنج کیلومتری بند درّه و در غرب آن قرار دارد. بند امیرشاه هم مثل بند درّه، تفرّجگاه اهالی بیرجند است. در روزهای تعطیل همیشه میشود در اطراف این بندها، خانوادههای بیرجندی یا احیاناً مسافران عبوری را دید که آمدهاند در فضای مفرّح این بندها، لحظاتی را دور از شلوغی شهر بگذرانند.
بند گلستان، پیوند تاریخ و جغرافیا
بند گلستان، یک بند تاریخی است در انتهای پارک وکیل آباد و ابتدای مسیر طرقبه. بند گلستان، آبگیر انتهایی چند رودخانه است که از رشته کوه بینالود سرچشمه میگیرند. رودخانههای روستاهای دو محور دهبار و کلاته آهن به بند گلستان میریزد.
فضای پیرامونی این بند تاریخی یکی از گردشگاههای در دسترس جنوب مشهد است. بند گلستان یک سازة بزرگ آجری است که در انتهای مسیر روانآبهای درّة طرقبه قرار دارد. اصل ساخت این بند به روزگار تیموریان میرسد، امّا در دورههای بعد هم بازسازی شده است. در روزگار رضاخانی تأسیسات تازهای به این بند تاریخی اضافه شد. حالا بند گلستان آبگیر بزرگی است که در همة سال آب دارد و یکی از تفرّجگاههای حاشیة مشهد به شمار میآید. در بند گلستان هم میتوانید قایق موتوری و هم قایق پدالی سوار بشوید.
سدِ چالیدرّه، عبور از ارتفاع آبگیر
چالیدرّه یک آبگیر طبیعی در حاشیة جنوبی طرقبه است. سدّ چالیدرّه بر روی یکی از سرشاخههای فصلی آبریز درّة طرقبه قرار دارد. ساخت این سد به همین سالهای اخیر برمیگردد. عملیات ساخت سدّ چالیدرّه در سال 76 آغاز شد و تقریباً چهار سال طول کشید. آب سدّ چالیدرّه از طریق رودخانههای جاغرق تأمین میشود که روستایی ییلاقی در امتداد درّة طرقبه است. چند سالی است که چالیدرّه و آبگیر آن به یکی از مراکز اصلی تفریح در طرقبه تبدیل شده است. در این سالها امکانات مناسبی هم برای این آبگیر ساخته شده است؛ از نقّاله بگیرید تا تله سیژ. با تله سیژ چالیدرّه میشود از این طرف آبگیر به آن طرفش رفت و لذّت عبور از ارتفاع یک آبگیر پر آب را تجربه کرد. علاوه بر این در چالیدرّه، هم میتوانید قایق پدالی سوار بشوید و هم قایق موتوری. در این آبگیر 140 هکتاری، میتوانید ماهیگیری هم بکنید.