پیچ و تاب¬های بهشتی
۱۳۹۴/۰۶/۱۷ تعداد بازدید: ۲۰۲۹
پیچ و تاب¬های بهشتی
پیچ و تابهای بهشتی
حاکمان محبوب یا منفور ایران در طول تاریخ به همّت ثروت خود و ذوق هنرمندان زمانشان، شاهکارهایی در حرم حضرت رضا(ع) به وجود آوردهاند که علاوه بر بعد زیبایی شناختی، تصویری از نوع تفکّر و فرهنگ این سرزمین ارائه میدهند. اگر با این دید به در و دیوار حرم نگاه بیندازید، عظمت آن دوچندان میشود. با گشتی در صحنهای حرم، چند برگ از تاریخ و هنر ایران زمین را ورق میزنیم، امّا قبل از آن شرح کوتاهی از مراحل گسترش حرم و البتّه اصطلاحات معماری سازههای به کار رفته در آن را میخوانید.
تاریخچه
درک وضعیّت حرم در هر دورة تاریخی، بناهای آن دوره را جلوهای خاص میبخشد. اقدامات بعضی از پادشاهان، خود یک کتاب میطلبد، امّا تعدادی از مهمترین آنها بدین شرح است:
- حضرت رضا(ع) سال 203 هجری به شهادت رسیدند و مأمون ایشان را بالای سر پدر خود، هارون الرّشید، به خاک سپرد؛ بنابراین بقعة اوّلیۀ حضرت رضا(ع) 10 سال قبل از درگذشتشان ساخته شده بود. این بقعه به صورت چهارطاقیهای عهد ساسانی بود.
- در دورة غزنویان سوری بن معتز، والی خراسان، منارهای برای حرم ساخت که احتمالاً همین مناره مجاور گنبد است. مسجد بالاسر نیز که محراب آن باقی مانده، توسّط یکی از دبیران مسعود غزنوی ساخته شد.
- خوارزمشاهیان سنگ آبی در حرم قرار دادند که اکنون در هشتی موزه است. کاشیهای زرّین فام قسمت جلوی ضریح از آثار آن دوره است.
- حملة مغولان در کمال تعجّب باعث ترّقی مشهد و در نتیجه حرم حضرت رضا(ع) شد؛ زیرا از طرفی چنگیز با صدور فرمانی مرقد حضرت رضا(ع) را دارالامان خواند و از سوی دیگر با خرابی مرو و سایر شهرهای خراسان، ساکنان این شهرها به مشهد کوچ کردند؛ حتّی مسیر راه ابریشم هم به سوی مشهد آمد.
- در دورة تیموریان تحوّلات عظیمی در حرم رضوی رخ داد. سردمداران تیموری با فراخواندن هنرمندان و صنعتگران سرتاسر قلمرویشان، باعث خلق شاهکارهای معماری شدند. مسجد گوهرشاد با وسعت 9000 متر از آثار ارزندة این دوره است. رواقهای دارالحفّاظ، دارالسّیاده، دارالسّلام و مدرسههای پریزاد و دو در و همچنین اوّلین صحن و ایوان حرم از آثار آن دوره است.
- در آغاز هزارة دوم هجری، خراسان و مشهد درگیر تاخت و تاز ازبک ها بود، امّا پادشاهان شیعه مذهب صفوی بسیار به امام رضا(ع) ارادت داشتند. طلاکاری گنبد و ساقة حرم، گسترش صحن عتیق، ساخت ایوان عبّاسی، کشیدن آب خیابان از وسط صحن، مقبرة ا... وردی خان که حال با نام گنبد ا... وردی خان باقی است وهمچنین ساخت چندین مدرسه از جمله خیرات خان و میرزا جعفر که ضمیمة دانشگاه علوم اسلامی رضوی شدهاند، مدرسة نوّاب و عبّاس قلی خان، مدرس شیخ بهایی که حال مقبرة ایشان است و حمّام مهدی قلی بیگ از آثار آن دوره است.
- از اقدامات نادرشاه افشار آوردن سنگ آبی از هرات بود که سقّاخانة اسماعیل طلای صحن عتیق از آن ساخته شده است. طلاکاری ایوان امیر علیشیر و ساخت گلدستة دوم در ضلع شمالی صحن عتیق و طلاکاری هر دو گلدسته نیز از اقدامات اوست.
- با سرکار آمدن قاجارها حرم بیش از پیش گسترش یافت. صحن نو(آزادی)، مدرسة علی نقی میرزا (که به رواق دارالذّکر تبدیل شده) و رواق دارالسّعاده از آن زمان باقی است.
- در زمان رضاشاه، اسدی فلکة حضرت را در اوایل قرن حاضر خورشیدی ساخت.
- پس از انقلاب نیز در حدود سال 1371 یک دوره دیگر بازسازی و ساخت زیرگذر حرم انجام شد.
- تا سال 1392 حرم حضرت رضا 70 هکتار وسعت یافت و دارای 26 رواق (گذرگاه سر پوشیده)، 9 صحن (فضای باز) و 6 بست شد.
اصطلاحات رایج:
بست: همانطور که از اسمش پیداست، یعنی یک فضای بسته. ورودیهایی که ارتباط حرم را با فضای بیرون قطع میکنند، بست نامیده میشوند.
پیشخوان: فضای U مانند هر بست را پیشخوان مینامند. این فضا چنان است که گویی کسی آغوشش را گشوده و شما را به خود فرا میخواند.
ایوان: پس از پیشخوان، ایوان قرار دارد. این سازه خود از مفاهیم خاصّی برخوردار است. هر ایوان دارای دو بازوست. از سر هر یک از دو پایه، یک طاق به صورت مجزّا به بالا رفته و در آنجا به هم میپیوندند. مانند دو دست که به آسمان دراز شده و به هم رسیدهاند.
مقرنس: در انتهای ایوان فضای سایه روشنی به صورت چین و شکن قرار دارد که به آن مقرنس می گویند. این برجستگیها و فرورفتگیها تداعی کنندة فضای غار حراست.
شمسه: شمسه یا همان دایرۀ میانۀ ایوان، طرحی خورشید مانند است. معماری قدیم بر اساس این تفکّر شکل گرفته بود که زمین مربّع است و خورشید در وسط آن قرار دارد. تمامی چهارطاقیها از همین پلان مربّع شکل تبعیّت میکردند. بر همین اساس میان شمسه سوراخی ایجاد میکردند تا خورشید یا ماه را بتوان از آن دید. شمسه نماد خورشید بود و پرّههای نور از آن به صورت چند ضلعیهایی منشعب میشد.
صحن: فضای باز محلّ آمد و شد زائران است و جزء حریم حرم.
غرفه: داخل صحن در دو طرف ایوان میتوان حجرههایی را در دو طبقه دید و فضای باز جلوی حجره یا همان ایوانچهها را غرفه مینامند.
گوشواره: مقرنسهایی هستند که کاربرد معماری دارند و تکیهگاه بنا هستند.
نقّار خانه: سنّت نقّارهزنی از دورة ساسانی در ایران و در درباره پادشاهان رواج داشت و به وسیلة آن وقایع مهم را به اطّلاع مردم می رساندند، امّا اینکه چرا در حرم حضرت رضا(ع) هم نقّاره زده میشد، احتمالاً به این دلیل بوده که حضرت رضا(ع) را شاه خراسان مینامیدند.
رواق: فضاهای سرپوشیده که محلّ آمد و رفت زائران بودند و قدیمیترین آنها دارالحفّاظ و دار السّیاده هستند.
مناره: مناره که حالا دیگر صرفاً جنبة تزیینی دارد، در قدیم وسیلة اطّلاع رسانی بود به معنی محلّ نور یا نار. بر بالای هر مناره مشعلداری بود که خبرها را با حرکات نور به اطّلاع مشعلدار منارة بعدی میرساند. از آنها برای ایستایی بنا هم استفاده میشد و مانند میخ بنا را به زمین محکم میکرد. تزیینات مناره به این علّت بود که جلب توجّه کند تا رسانهای تأثیرگذار باشد. بر بالای هر مناره هم مکبرهای مکعّب شکل بود تا از آنجا تکبیر گویند.
کتیبه: کتیبهها که جنبة شناسنامة بنا را دارند، خود از ارکان تزیین به شمار میآیند. در حدود قرن دوم هجری استفاده از نقّاشی و گچبری و مجسّمهسازی ممنوع شد و معماران ایرانی برای تزیین بنا به سراغ خط رفتند، امّا چون خطّ نسخ مناسب کار آنها نبود، از خطّ کوفی بهره بردند؛ چون خطّی گوشهدار و راست بود به آن گل و بوته افزودند و شد کوفی گلدار. از زمانی که ابن مقله خطّ ثلث را اختراع کرد و پس از آن خطّ نستعلیق ایجاد شد، این دو خط در کتیبهنویسی مورد استفاده قرار گرفتند.
چرخی در صحنها
نقش و نگار دیوارهای سه صحن انقلاب (عتیق)، آزادی (نو) و جمهوری اسلامی گویای سه دوره معماری ایران زمین و شاید بتوان گفت شیوة تفکّر مردم آن دوران است. با گشتی در آنها و شرحی بر آنها سعی در فهم این اندیشهها خواهیم کرد.
صحن انقلاب اوّلین صحن حرم است. ساخت و سازهای دورة تیموری در حرم، گسترش آن را به دنبال داشت. یکی از این سازهها صحنی بود که زائران را جدا از محیط شهر به عالم ملکوتی فرا بخواند. امیرعلیشیر نوایی اوّلین صحن را، که برابر یک چهارم صحن فعلی بود، برای حرم ساخت و البتّه ایوانی برای ورود به روضة منوّره. شکوه و جلال بهشتی این صحن حاصل کار هنرمندان عهد صفوی است. نقشهای اسلیمی که بر طاقهای ایوان و دیوارهای صحن میتوان دید، سرشار از معنی و مفهومند. طرح گیاه، مخصوصاً درخت تاک نماد حیات است. طرّاحی این تاکها به صورتی است که ابتدا و انتها ندارد؛ با یک نیم بوته آغاز میشود و آنقدر در هم میتنند که سررشته را گم میکنی. طرّهها و پیچکها چنان نقشهایی خلق میکنند که مسحور میشوی و پی انتها و ابتدا را نمیگیری و این همان حیات انسانی است. یک قاعدة دیگر هم که رعایت شده، این است که نقشها از جایی شروع میشوند که در زاویة دید ما قرار دارد، یعنی حدود یک متر بالاتر از زمین.
بلندترین بناهای حرم، برجهای ساعت آن هستند. برج ساعت صحن عتیق 24 متر بلندی دارد با گنبدی ظریف و دو ایوان. این بنا در زمان شاه عبّاس صفوی ساخته شد و ساعت فعلی در سال 1327 خورشیدی در آن قرار گرفت. بر نقش و نگارهای سهگوشة طاق ایوان ساعت دو اژدها دیده میشود که نشان نفوذ فرهنگ شرق دور است؛ زیرا در فرهنگ ایران باستان اژدها نماد پلیدی بود، امّا با آمدن مغولان به ایران این دیدگاه تغییر کرد و اژدها محافظ گنج و نماد قدرت شد. بر ایوان نقّاره میشود نماد قدرت ایرانی، یعنی شیر را دید. شیرها هم نماد پادشاهی بودند و هم خورشید. هر چهار طرف صحن، یک ایوان در وسط قرار دارد و حجرهها و غرفهها در دو طبقه دور تا دور فضا را بستهاند. ایوان عبّاسی که گویی همان ایوان مسجد شیخ لطف ا... اصفهان است، روبروی بقعه قرار دارد وآثار خطّاطی محمّدرضا امامی را می توان بر روی آن دید. روبرو گنبد طلاست با کتیبة شکوهمند علیرضا عبّاسی و ایوان طلای نادری. این ایوان را امیرعلیشیر نوایی ساخت و نادرشاه طلاکاری کرد. پیش از آنکه شاه عبّاس آب خیابان را از میان صحن عبور دهد، حوضچههایی در چهار طرف سقّاخانه بود تا آب مورد نیاز در آن قرار داده شود، امّا با آمدن آب جاری فضای صحن حال و هوای دیگری پیدا کرد. سقّاخانة اسماعیل طلا نیز بر زیبایی آن افزود. رنگ آسمانی فضا که حاصل کاشیکاریهای معرّق آبی رنگ بود، زمینی که به لطف آب و آبادانی سبز شده بود و نور زرد منعکس شده از گنبد، تجسمی از بهشت خلق کرده بود.
اگر از ایوان نقّارخانه خارج شده و از اوّلین ورودی شرقی وارد شوید، به صحن آزادی میرسید. این صحن به صحن نو مشهور بوده است. در اوّلین نگاه رنگ غالب زرد توجّه را جلب میکند؛ رنگی که خیلی آرامش بخش نیست؛ گویی آرامش جای خود را به زرق و برق داده است. دیگر از کاشیکاریهای معرّق کوچک خبری نیست و جای آنها را کاشیهای خشتی بزرگی گرفته است. نمادها جای خود را به عکس دادهاند و به سبک اروپایی، شما عکس مناظر را میبینید، نه وصفشان را. گلها از گلدان رستهاند و شمسهها دیگر پرتو اشعّة خورشید نیستند. این صحن در زمان فتحعلی شاه قاجار ساخته و در زمان محمّدشاه کاشیکاری شد. 200 سال پس از ساخت صحن عتیق، معماری به شدّت تغییر یافتة ایران قابل لمس است. مارها نماد محافظت از گنج شدهاند وطاووس جای سیمرغ را گرفته است. این صحن با مساحت 4 هزار و 335 متر مربّع در پایین پای مبارک حضرت رضا(ع) احداث شد. دور تا دور آن 56 غرفة تحتانی و تعدادی غرفة فوقاتی واقع شده است. قبلاً در این صحن نیز سقّاخانهای قرار داشت. در زمان اسدی جای سقّاخانه را حوض آب گرفت و درختان توت و گلکاریهای اطراف حوض، فضایی مصفّا برای ساعتی آرامش ساخته بودند. زیر برج ساعت دوم میشد دمی نشست و خلوت کرد. ایوان طلای ناصری با 20/10 متر ارتفاع توسّط ناصرالدّین شاه مطلّا شده است. ورودی این صحن به دار السّعاده و از آنجا به ضریح مطهّر است. این ایوان دارای چهار غرفة فوقانی است که بدنة آنها نیز از خشتهای طلاست. بر کمر داخلی ایوان، بر کتیبهای سال ساخت آن چنین ذکر شده است:
این بارگاه کیست که از خاک پاک طوس انوار او
فکنده به عرش برین عکوس
سرخوش بدیهه از پی تاریخ سال گفت
تابد ز شمس شمسة ایوان شاه طوس
از حجرة جنوب غربی صحن میتوان به رواق و مدرس شیخ بهایی رسید که حالا مقبرة ایشان است.
صحن جمهوری اسلامی از سازههای پس از انقلاب است؛ یعنی حدود 100 سال پس از صحن نو ساخته شده است. در دو صحن قبلی تزیینات هر ایوان و دیوار با دیگری متفاوت بود و دو دیوار یا ایوان مانند هم پیدا نمیشد، امّا این صحن از این ویژگی بیبهره است. سایر صحنهای تازه ساز هم دچار همین تکرار شدهاند و دیگر شکوه صحنهای اوّلیه را ندارند.
پس از این گذر تاریخی حسهای متّضاد به سراغ انسان میآید؛ اوج معنویّت معماران گذشته در مقایسه با امروز، میزان ارادت بعضی از چهرههای برجستۀ تاریخ به حضرت رضا(ع) و... . وقتی از دل تاریخ به زیارت روید، حسّ دیگری را تجربه خواهید کرد.