درخششِ درخشان
۱۳۹۵/۰۸/۱۹ تعداد بازدید: ۲۵۹۱۶


درخششِ درخشان
کارگردان: استنلی کوبریک
زمان: 160 دقیقه
فیلمنامه: استنلی کوبریک، دایان جانسون
بازیگران:
جک نیکلسون
شلی دووال
دنی لوید
اسکاتمن کرادرز
تهیّه کنندگان: جان هارلان، مارتین ریچاردز و استنلی کوبریک
خلاصة داستان: آقای جک تورنس(جک نیکلسون)، نویسنده و معلّمی است که به همراه همسرش، وندی تورانس(شلی دووال) و پسرش دنی(دنی لوید) به هتلی در منطقهای سردسیر که در طول زمستان تعطیل است، میرود تا بهعنوان سرایدار از تأسیسات هتل در فصل یخبندان محافظت کند و در این بین کتاب جدید خود را نیز بنویسد، امّا دچار اختلالات روانی و عصبی میشود و همانند یکی از سرایداران قبلی قصد نابودی همسر و فرزندش را میکند. فضای هتل، گذشتة جک، شخصیّت دنی(پسر جک) و ویژگی او(درخشش) و تنهایی اهالی خانه و یک اتّفاق عجیب که در گذشته در هتل رخ داده، باعث به هم ریختن روابط اعضای خانواده و بر انگیختهشدن خشونتهای درونی جک میشود.
فیلم درخشش یکی از درخشانترین و ترسناکترین و روانکاوانهترین فیلمهای تاریخ سینماست. شخصیّت جک تورنس(با بازی درخشان جک نیکلسون) درآستانة ورود به هتل به نظر انسانی سالم و به دور از هرگونه بیماری روانی میآید. سکانس مصاحبة او با رییس هتل و کمی جلوتر در سکانسی که با توپی بازی میکند و آن را به طرف دیوار پرتاب میکند و حرکت سیّال دوربین که خندهای عجیب بر صورت جک تورنسِ به ظاهر آرام میبینیم و سکانسهای معنادار دیگر، هر یک در همان سی دقیقة نخستین فیلم، نشان از وقوع اتّفاقهایی وهمآلود و هولناک در آینده میدهند. جک تورنس در اثر انزوا و خیال پردازی، در طولانی مدّت تغییر شخصیّت میدهد. حالا دیگر آن جک تورنس بیآزار به موجودی شیطانصفت تبدیل شده است. کارگردانی کوبریک با آن میزانسنها و قاببندیهای هوشمندانه و حتّی طرّاحی صحنة بسیار عالی، به همراه موسیقی هراسانگیزش، نقاط قوّت فیلم را تشکیل دادهاند. فیلمنامه نیز بسیار دقیق نوشته شده و به خوبی در مدیوم سینما تصویر شده است. در واقع کوبریک(کارگردان)، رمان کینگ را با هوشیاری بهعنوان عاملی استفاده میکند تا بتواند داستانی کاملاً متفاوت بر اساس این رمان پر فروش روایت کند! دو کاراکتر اصلی در فیلم وجود دارند: جک( با بازی جک نیکلسون) و پسرش دنی( با بازی دنی لوید)که جک و دنی، در حقیقت دو جنبة مختلف از خود کوبریک هستند. جک همانند کوبریک، مو مشکی و دمدمی مزاج است و حتّی همان سیگاری را که کوبریک استفاده میکند(Marlboro)، میکشد. دنی جنبة دیگری از این کارگردان بزرگ است. او کودک درون استنلی است! این دنی است که در واقع هنرمند واقعی است. در تفسیر نمادین فیلم، هتل، نماد امریکاست که طبق گفتة مدیر، بر روی قبرستان سرخپوستان ساخته شده است. در حین قدم زدن در هتل و معرّفی قسمتهای مختلف نیز نمادهای محلّی سرخپوستی کاملاً مشخص هستند. هتل، خودِ خودِ امریکاست که بسیار جدید و درخشنده است. در جای دیگر مدیر به وندی میگوید: «بهترین مردمان در اینجا حضور داشتند»!
کوبریک خودش را به عنوان یک نابغه برجسته میکند! او میداند چه کند و فهم داستان کوبریک باید از طریق شناخت نمادها شروع شوند. در هنگام مصاحبة مدیر هتل با جک، به عقاب امریکایی واقع در پشت سر و سمت راست مدیر توجّه کنید. قدرت در اختیار مدیر هتل است. عقاب نماد امریکاست؛ البتّه این را هم در نظر بگیرید که قسمت حامل سرنشین آپولو11 نیز که بر ماه فرود آمد، Eagle (عقاب)نام داشت. مدیر هتل نمادی از دولت امریکاست. به طرز حیرتانگیزی سیاست در لابهلای چرخدندههای سینما هضم میشود! جک به دولت امریکا برای مراقبت از هتل(امریکا) تعهّد میدهد. مدیر هتل به جک اظهار میدارد که وظیفة اصلی او جلوگیری از زوال و پوسیدگی هتل(امریکا) است.