امروز  پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳
دهانه تاریخ
۱۳۹۵/۱۰/۱۶ تعداد بازدید: ۲۵۷۴۰
print

دهانه تاریخ
دهانة تاریخ
سرورسا طوسی
 
بارها در شاهنامه از به رزم و بزم رفتن­های رستم در سیستان خوانده‏ایم و وصفش را شنیده‏ایم. چنانکه با شنیدن نام سیستان، دروازۀ اسطوره‏ها و قصّه‏های شاهنامه به رویمان گشوده می‏شود و شکوه ایران در آن قابل رؤیت می‏گردد. امّا در شمال استان سیستان امروزی شهری باستانی خفته که دورازه‏ای به دوران هخامنشی گشوده است که وقتی با علم باستان­شناسی به سراغ آن برویم، به امنیّت و اقتدار و دانش ایرانیان باستان پی خواهیم برد.
شهر دهانۀ غلامان در میان چاه‏های نیمۀ ذخیرۀ آب زابل که از دهة 50 حفر آن­ها آغاز شد، در 44 کیلومتری جنوب شرقی زابل قرار دارد؛ محوّطه‏ای صد هکتاری که حدود نیم قرن پیش با کاوش­های یک گروه ایتالیایی از دل خاک و شن­ها بیرون آمد و نوع خشت‏ها و مصالح به کار رفته در آن حکایت از دوران هخامنشی می‏کرد. با این کشف تصوّرات دربارۀ وسعت امپراطوری هخامنشی در شرق تغییر کرد.
بیایید بر پایۀ کاوش­های صورت گرفته در این سایت باستانی، تصوّر کنیم که 2500 سال پیش وقتی مسافری از دهانۀ غلامان می‏گذشت و وارد این شهر می‏شد، چه چیزهایی را می‏دید. مسافری که از این دهانه وارد شهر می‏شد، بر خلاف دیگر شهرهای آن دوران با برج و بارو و استحکامات نظامی و دفاعی روبه­رو نمی‏شد، بلکه یک شهر منظّم نظرش را جلب می‏کرد؛ شهری که بر اساس نقشة از پیش طرّاحی شده ساخته شده بود و از بخش­های جداگانة صنعتی، مسکونی، عمومی، مذهبی و بخش حاکم­نشین تشکیل می‏شد. درِ ورودی همۀ خانه‌های این شهر در ضلع جنوبی ساختمان قرار داشت تا وزش بادهای معروف ۱۲۰ روزۀ سیستان که همواره از شمال غرب به جنوب شرق می‌وزد، گرد و خاک را به داخل نیاورد. در بخش شمال غربی نیایشگاه چهارگوش را که چهار برج دیده ‌بانی داشت، می‏دید؛ چنانکه گفته‏اند آیین­های نیایشی خاصّی در این منطقه انجام می‏شد که حتّی نام شهر را به معبد دهانة غلامان شهره کرده است. در بخش شمال ۱۲۰ اتاق، در شمال شرق ۱۱۰ اتاق و درجنوب ۱۱ اتاق در می‏دید. یک نقاشی دیواری نادر هم نظر او را به خود جلب می‏کرد؛ طرحی از سواری بر ارابّه در حال شکار گراز.
امّا چه شد که این شهر که روزگاری مرکز اداری- سیاسی ساتراپی(والی‌نشین) زَرَنگ(سیستان) بود و درکتیبه‌های بیستون، تخت جمشید و نقش رستم از آن به نام «زرک» یا «زرنکای» یاد شده بود، خیلی زود خالی از سکنه شد؟ وقتی کاوشگران هیچ نشانی از زندگی مانند ظروف و وسایل زندگی در آن نیافتند چنین حدس زدند که خشک شدن بستر رودخانه هیرمند موجب یک تخلیۀ ناگهانی در دورانی شده که امنیّت کامل بر سرزمین­ ایران حاکم بود.
اگر خطرات چاه‏های نیمه این محوّطه را تهدید نکند، باز هم از کشفیّات جدید در آن خواهیم شنید؛ از نوادری که مسافران قدیم دیده‏اند و هر کدام از ما که به آن­جا سفر کنیم، خواهیم دید. 
نظرات

 نام:
 *نظر: