فرهیخته ای با پویش و پژوهش
۱۳۹۵/۰۱/۱۸ تعداد بازدید: ۲۷۰۱۰
فرهیخته ای با پویش و پژوهش
خرمشاهی دوازدهم فروردین ماه 1324 خورشیدی در قزوین به دنیا آمد. پدر و نیاکان او اهل خرمشاه یزد بودند. وی سال ها نزد پدر که به علوم دینی و زبان عربی مسلط بود درس معقول و منقول خواند. در سال 1342 دیپلم طبیعی گرفت و برای ادامه ی تحصیل به تهران آمد.
نخست وارد دانشکده ی پزشکی شد اما خیلی زود انصراف داد و در امتحان ورودی رشته ی ادبیات فارسی شرکت کرد. در سال 1347 لیسانس ادبیات فارسی گرفت در حالی که محضر استادانی چون «سیدجعفر شهیدی»، آیت الله «شعرانی»، «پرویز ناتل خانلری» و «ذبیح الله صفا» را درک کرده بود.
در سال 1352 از مقطع فوق لیسانس کتابداری فارغ التحصیل شد و پس از گذشت یک سال عضو هیات علمی مرکز خدمات کتابداری شد. پس از سپری کردن 10 سال از کتابداری درآمد و به انجمن فلسفه رفت. وی یکی از ویراستاران ارشد دایرة المعارف تشیع است. خرمشاهی در سال 1369 عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی شد.
خرمشاهی دارای روحیه ی ویژه یی است که می توان آن را در تغییر رشته های تحصیلی اش دید. وی که نخست به سودای خواندن پزشکی به تهران آمده بود تنها با گذشت چندماه عطای پزشکی را به لقایش بخشید و ادبیات خواند اما در جلسه ی کنکور فوق لیسانس ادبیات با دیدن سوالی در مورد «صنعت بوقلمون» خشمگین و دلزده با نوشتن نامه یی اعتراض آمیز در برگه ی کنکور، جلسه ی کنکور را ترک کرد تا ادبیات را که دلدار دیرینش بود از این پس در تنهایی و در خلوت اتاق اش میزبانی کند.(1)
خرمشاهی بیش از 50 کتاب در قالب تالیف و ترجمه و نزدیک به یکهزار مقاله در مطبوعات منتشر کرده است. بیشتر شهرت خرمشاهی پژوهش های قرآنی، ترجمه ی قرآن و کتاب هایی است که در مورد حافظ نوشته است. وی بیش از 15 جایزه ی علمی گرفته که چهار مورد آن مربوط به کتاب هایی است که برگزیده ی کتاب سال شده اند. خرمشاهی همچنین به عنوان یکی از چهره های ماندگار ایران انتخاب شد.
از آثار تالیفی خرمشاهی می توان به «فرهنگ موضوعی قرآن مجید»، «ذهن و زبان حافظ»، «حافظ نامه»، «سیر بی سلوک»، «چهارده روایت»، «قرآن و قرآن پژوهی»، «دایره المعارف تشیع»، «کتیبه ای بر باد» و «پوزیتیویسم منطقی» اشاره کرد.
در زمینه ی ترجمه هم باید از آثاری همچون «هنری میلر» اثر «جورج ویکس»، «شیطان در بهشت» اثر «هنری میلر»، «علم در تاریخ» اثر «جان برنال»، «هابیل و چند داستان دیگر» اثر «میگل د اونامونو»، «عرفان و فلسفه» اثر «استیس»، «درد جاودانگی» اثر «میگل داونامونو»، «علم و دین» اثر «ایان باربور»، «اندیشه سیاسی در اسلام معاصر» اثر «حمید عنایت» ، «دین پژوهی» اثر «میرچا الیاده» و «درآمدی بر تاریخ قرآن» اثر «ریچارد بل» یاد کرد.
خرمشاهی نثر شیرین، شیوا، خواندنی و موثری دارد که در کنارش محتوایی غنی را در قالب این نثر می ریزد؛ محتوایی که دوران ساز است.(2)
***قرآن پژوهی
خرمشاهی یکی از قرآن پژوهان و مترجمان برجسته ی قرآن کریم به زبان فارسی است. فعالیت های قرآن پژوهی وی را می توان به سه حوزه تقسیم کرد؛ نخست کتاب ها و مقاله های عمومی، دوم نگارش مقاله های انتقادی و نقد ترجمه های موجود قرآن و سوم ترجمه ی قرآن کریم.
بی شک شاهکار خرمشاهی در زمینه ی قرآن پژوهی ترجمه ی قرآن مجید است که در نهایت دقت و صحت و همراه با زبانی شیوا و بی آن که دچار تکلف و تصنع شود به فارسی ترجمه شده است.
ترجمه ی خرمشاهی نثری روان، امروزی و در عین حال ادبی است. علاوه بر ترجمه و تفسیر این اثر دارای پیوست هایی شامل گفتار مترجم، مقاله هایی با عنوان های قرآن و قرآن پژوهی، تحریف ناپذیری قرآن، فهم قرآن با قرآن، کلمه های فارسی در قرآن مجید و واژه نامه است.
***حافظ پژوهی
بی شک حافظ به نوعی سخنگوی ناخودآگاه جمعی ما است چرا که هر ایرانی بخشی از خویش را در حافظ باز می یابد و با او زوایای نامکشوفی از خاطره اش را کشف می کند.
حافظ پژوهی حوزه ی تخصصی کار پژوهشی خرمشاهی است. آثار وی درباره ی حافظ همواره از اقبال و استقبال خوانندگان اهل نظر برخوردار شده است. خرمشاهی تاکنون بیش از دوازده کتاب درباره ی حافظ نوشته و در آن میان کتاب «حافظ نامه» در زمینه ی شرح الفاظ، اعلام، مفهوم های کلیدی و بیت های دشوار حافظ بیش از همه شهرت دارد.
خرمشاهی حافظ نامه را طوری نوشته است که اگر کسی بخواهد حافظ را بشناسد نخست باید ابزار شناخت را یاد بگیرد و این طور نیست که بیاید و هر بیت را معنی کند چرا که وی می خواهد خواننده با اصطلاح ها و کلید واژه های حافظ آشنا شود و خودش بتواند ازآن بهره ببرد. خرمشاهی زمینه و اطلاعات این شناخت را به خواننده می دهد.(3)
از طرفی دیگر کتاب ذهن و زبان حافظ که با آرزوی همدلی با حافظ نوشته شده، لطف و گیرایی خاصی دارد. این کتاب نگاه و نگرشی تازه بر حافظ می افکند و با جرات و جسارت دیدگاه های تازه و ناگفته یی را طرح می کند که در پرتو آن اندیشه ی حافظ و شعرش تابناکتر می شود.(4)
***ترجمه پژوهی
ترجمه همچون هنر است که مترجم به مثابه ی هنرمند به درک موضوع، معنی و مفهوم های پدیدآمده در زبان اصلی می پردازد و سپس انتقال، جایگزین یابی درست و بازسازی آن ها در زبانی دیگر را بر عهده می گیرد.
هنر خرمشاهی در ترجمه بر کسی پوشیده نیست چرا که آثارش نشانگر این توانمندی و علاقه است تا جایی که وی بارها علاقه مندی به عرصه ی ترجمه را بیان کرده است. خرمشاهی در همین زمینه می گوید: من از اول قصد داشتم مترجم بشوم و بعد تصمیم گرفتم روی به تالیف بیاورم.(5)
به ویژه گوناگونی آثار ترجمه شده و تجدید چاپ آن ها نشان دهنده ی گستره ی دانش و آگاهی خرمشاهی است. بر همین اساس باید گفت که یکی از زمینه های تخصصی خرمشاهی «واژه پژوهی» یا حوزه ی زبان و لغت است.
زبان آگاهی آثار وی یکی از مهمترین عوامل روی آوردن مخاطبان همگانی و خاص به نوشته هایش است. زبانی شیرین و شیوا با چاشنی یی از طنز و طنازی که همچون زمزمه ی جویباری زلال بر دل می نشیند.(6)
***روشنفکری دینی
روشنفکری و روشنفکران در ایران داستان درازی دارد و در برهه های مختلف تاریخی دیدگاه های مختلفی درباره ی این طیف شکل گرفته است.
از طرفی نیز بحث از روشنفکری دینی که حامل 2 گانه ی سنت و مدرنیته است در ایران معاصر به مثابه ی یکی از موضوع های مهم عرصه ی اندیشه ورزی، ذهن اندیشمندان را به خود معطوف کرده است.
خرمشاهی در زمینه ی تعریف مقوله ی روشنفکری مقاله یی نگاشته است اما وی خود را از تبار روشنفکران دینی نمی داند بلکه خود را «نوسنت گرا» یا «نو ارتدوکس» می داند. در همین پیوند در گفت و گو با نشریه ی «اندیشه پویا» می گوید: خودم را نوسنت گرا یا نوارتدوکس می دانم. من فکر می کنم سنت خیلی اهمیت دارد. در شعر اهمیت دارد، در هنر اهمیت دارد. اصلاً فرهنگ با سنت ساخته می شود. به نظر من ما چیزی به نام روشنفکر دینی نداریم. اما روشنفکران دیندار داریم.(7)
***خرمشاهی از دریچه نقد
برخی معتقدند ترجمه ی قرآن خرمشاهی دارای ایرادهایی است که اصلی ترین آن ها روش و متد وی است. همچنین از طرفی دیگر معتقدند خرمشاهی در توجه و پایبندی به منبع ها و ماخذ غیرمعتبر، بدون توجه به جایگاه کتاب های تفسیری و مفسران و حتی بدون بررسی مختصر نگرش های آن ها، در موارد بسیاری به گزینش روایت های تفسیری مهم و بزرگی دست زده است. این اشکال روشی، موجب آشفتگی و بی اعتباری محتوای متن های تفسیری شده است.(8) هر چند چنین نقدهایی بر این ترجمه وارد می شود اما با این حال نمی توان از نقاط قوت آن غافل شد.
یکی دیگر از نقدها به کارنامه ی خرمشاهی گوناگونی آثار در زمینه های مختلف ادبی، عرفانی، دینی و فلسفی است اما با این حال وی اعتقاد دارد که مترجمان باید در موضوع های تخصصی کار و ترجمه کنند تا کیفیت ترجمه ها بالاتر برود.
برخی نیز تعدادی از آثار خرمشاهی را در زمره ی آثار غیر تخصصی قرار داده اند. عده یی از این نکته هم فراتر رفته اند و او را محققی دانسته اند که گاه، مرزهایش را با روزنامه نگاری برداشته است.(9)
با همه ی این تعبیرها یکی از ویژگی هایی برجسته ی خرمشاهی نقدپذیری در کنار نقد دیگران است. در همین زمینه «مسعود انصاری» در مراسم یادبود وی با عنوان «شب بهاءالدین خرمشاهی» گفت: خرمشاهی تنها نقد نمی نوشت، بلکه نقد هم می پذیرفت. نقد را می پذیرفت که هیچ، نقدها را چاپ هم می کرد و در رعایت حقوق معنوی ناقدین ابایی نداشت