سلطانیّـه، پادشـاه آجرین
سلطانیّـه، پادشـاه آجرین
شیرین فرهادی
اوایل قرن هشتم هجری، الجایتو، از نسل پنجم چنگیزخان بر ایران حکمفرما شد. ایلخانان مغول با فرهنگ و هنر ایران آشنا شده و آداب اسلامی را فراگرفته بودند. الجایتو مانند برادر خود، غازان خان، مسلمان شده بود و وقتی پس از او به فرمانروایی رسید، در پی پایتختی بود که سلطنت خود را در آن آغاز کند. دشت و شکارگاههای زیبای دامنة جبال وسوسه برانگیزاند؛ پس هوای سلطانیّه زمین گیرش می کند و با فراخواندن معماران و محدّثان از سراسر ایران، کار ناتمـام پدرش را به اتمام می رساند و دارالحـکومه ای درخور میآفریند. نگین این شهر زیبا، آرامگاه ابدی این سلطان شیعه شدة ایلخان، با نام جدید «سلطان محمّد خدابنده» است. او که در جوانی به سلطنت رسید، چند بار در پی کشف حقیقت و تحت تأثیر اندیشه و گفتار دیگران، مذهب خود را تغییر داد و سرانجام پس از شنیدن سخنان علّامه حلّی و وزیر توانایش، رشیدالدّین فضل ا...، مذهب تشیّع را برگزید.
امّا حکایت پادشاهِ بناهای آجری، گنبد سلطانیّه؛ این بنا از جهت میزان مصالح، بزرگ ترین گنبد جهان و با ارتفاع 5/48 متر و قطر دهانة 5/25 متر، سومین گنبد بنام دنیاست که ساخت آن با دستور سلطان محمّد خدابنده در حدود سال 703 (ه. ق) آغاز شد. طی ده سال و با به کار گرفتن بیش از 3000 کارگر، این بنا در سه طبقه قد برافراشت؛ کاری اصولی که معماری اش پس از 700 سال هنوز مایة حیرت است. بنای سلطانیّه شامل سه بخش اصلی ورودی، تربتخانه و سردابه است و در بردارندة پیکر سلطان محمّد خدابنده و البتّه بخشی از تاریخ و هنر این سرزمین. مجموعه ای از شاهکارهای معماری در شیوة ساخت و تزیینات داخلی به اضافة عظمت سازه، سلطانیّه را به نگین ابنیة ایران تبدیل کرده است. این بنا در 36 کیلومتری جنوب شرقی زنجان و 4 کیلومتری جادّة قزوین- زنجان واقع شده است.بنای وزین سلطانیّه را بر زمینی ساختند که از طبقات فشردة شن و ماسه به عمق تقریبی 8 متر تشکیل شده بود تا معماران گنبد، تنها شالوده ای کم عمق برای ساختش نیاز داشته باشند؛ به طوری که پی ها در اکثر بخش ها از 50 یا 60 سانتی متر تجاوز نکند. نکتة شگفت انگیز این است که چاه هایی در محوّطه یافت شده که حاکی از آزمایش مقاومت خاک قبل از احداث بناست. این سازة هشت ضلعی که روایت گر هشت درِ بهشت است، دارای 8 ایوان مرتفع و نزدیک به 500 اتاق و حجره است و مزیّن به کتیبه ها، کاشی کاری ها و گچ بری هایی کم نظیر.
وقتی از ورودی بنا وارد تالار می شوید، کتیبه های مفصّل سردرهای ایوان شرقی و کتیبه های به خطّ ثلث ایوان شمالی، جلوه گری می کنند و نمایان گر اوج هنر خطّاطی هستند که تنها یک «الف» آن سه متر ارتفاع دارد. حتّی کف بنا نیز خالی از هنر نیست؛ زیرسازی آن با آجر فرش است و با روکش سنگ مرمر سفید. بالکن های هشتگانه ای که از ایوان پدید آمده اند، به نوبة خود دارای تزیینات زیبایی اعمّ از کتیبه های متعدّد هستند. این ایوان ها که رو به بیرونند، هریک به طور متقارن به سه واحد طاق و طاق قوسی تبدیل شده و آرایش سقف آن ها، زیباترین و جذّابترین تزیینات هنر گچ بری ایران است. راه پلّه ها از طبقة اوّل شروع میشود و تا بالای مناره ها ادامه پیدا می کند. دسترسی به پشت بام نیز از طریق همین راه پلّه هاست. گنبد سلطانیّه به گونه ای کاملاً خاص و ابتکاری با طرح جناغی با دو پوشش بنا شده تا بزرگ ترین گنبد معماری اسلامی ایران باشد. به جهت زیبایی و شکیل بودن بنا، هشت مناره با کاشی های فیروزه ای و کبود، با ارتفاع بیش از سه متر در هر ضلع آن بنا شده اند که متأسّفانه بخش عمدة آن ها ویران شده است. در سطح همکف بنا، چهار واحد راه پلّه تعبیه گردیده است. راه پلّه های دیوارهای شمال شرقی و شمال غربی که در جوار ورودی های اصلی اند، طبقة همکف را به ترتیب به همة طبقات متّصل می کنند و در تزیینات آن از آجر، گچ بری، کتیبه ها، کاشی کاری، نقّاشی، سنگ و چوب استفاده شده است، امّا گچ بری های آن حکایتی دیگر دارند. این گچ بری های زیبا بر روی کاشی کاری هایی زیبا انجام شده اند که این امر حتماً ناشی از یک تغییر عقیدة اساسی در پادشاه و یا تغییر وزیر است. این را می دانیم که الجایتو شیعه شد و تصمیم گرفت پیکر امام علی(ع) را به این بنا منتقل کند، امّا بعد از این کار منصرف شد. این اتّفاق و یا وزارت خواجه علی شاه که نامش در کتیبه های دورة دوم آمده، بر خلاف کاشی کاری های دورة اوّل که نام خواجه رشید در آن هاست، می تواند عامل این تغییر اساسی باشد که با سرعتی مثال زدنی انجام شده و ظاهر بنا را به کلّی دگرگون کرده است.
گنبد سلطانیّه از آن دست بناهایی است که مصداق ضرب المثل «شنیدن کی بود مانند دیدن» اند؛ پس باید سخن را کوتاه کرد و حوالت داد به تماشای مجازی یا حقیقی آن.